اين صدا كه در سرسرا مي پيچد...
این كه مدام به سینه ات می كوبد قلب نیست...
ماهی كوچكی است كه دارد نهنگ می شود ...
ماهی كوچكی كه طعم تنگ آزارش می دهد و بوی دریا هوایی اش كرده است .
قلبها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس... اما كیست كه باوركند
در سینه اش نهنگی می تپد ...!
آدم ها ماهی ها را در تنگ دوست دارند و قلب ها را در سینه .
ماهی اما وقتی در دریا شناور شد ماهی است
و قلب وقتی در خدا غوطه خورد قلب است...
هیچ كس نمی تواند نهنگی را در تنگی نگه دارد تو چطور می خواهی قلبت رادرسینه نگه داری؟
و چه دردناك است وقتی نهنگی مچاله می شود و وقتی دریا مختصر می
شود و قلب خلاصه می شود و آدم قانع...
این ماهی كوچك اما بزرگ خواهد شد و این تنگ تنگ خواهد شد و این آب ته
خواهد كشید ...
تو اما كاش قدری دریا می نوشیدی وكاش نقبی می زدی از تنگ سینه به اقیانوس...
كاش راه آبی به نامنتها می كشیدی
و كاش این قطره را به بی نهایت گره می زدی .
كاش...... بگذریم....
دریا و اقیانوس به كنار ... نامنتها و بی نهایت پیشكش....
كاش لااقل آب این تنگ را گاهی عوض می كردی ...
این آب مانده است و بوگرفته است و
تو می دانی آب هم كه بماند می گندد ...
آب هم كه بماند لجن می بندد...
و حیف از این ماهی كه در گل و لای بلولد
و حیف از این قلب كه در غلط بغلتد...
ماهی كوچكی است كه دارد نهنگ می شود ...
ماهی كوچكی كه طعم تنگ آزارش می دهد و بوی دریا هوایی اش كرده است .
قلبها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس... اما كیست كه باوركند
در سینه اش نهنگی می تپد ...!
آدم ها ماهی ها را در تنگ دوست دارند و قلب ها را در سینه .
ماهی اما وقتی در دریا شناور شد ماهی است
و قلب وقتی در خدا غوطه خورد قلب است...
هیچ كس نمی تواند نهنگی را در تنگی نگه دارد تو چطور می خواهی قلبت رادرسینه نگه داری؟
و چه دردناك است وقتی نهنگی مچاله می شود و وقتی دریا مختصر می
شود و قلب خلاصه می شود و آدم قانع...
این ماهی كوچك اما بزرگ خواهد شد و این تنگ تنگ خواهد شد و این آب ته
خواهد كشید ...
تو اما كاش قدری دریا می نوشیدی وكاش نقبی می زدی از تنگ سینه به اقیانوس...
كاش راه آبی به نامنتها می كشیدی
و كاش این قطره را به بی نهایت گره می زدی .
كاش...... بگذریم....
دریا و اقیانوس به كنار ... نامنتها و بی نهایت پیشكش....
كاش لااقل آب این تنگ را گاهی عوض می كردی ...
این آب مانده است و بوگرفته است و
تو می دانی آب هم كه بماند می گندد ...
آب هم كه بماند لجن می بندد...
و حیف از این ماهی كه در گل و لای بلولد
و حیف از این قلب كه در غلط بغلتد...
+ نوشته شده در بیست و هشتم دی ۱۳۹۱ ساعت توسط اسماعیل محمدپور
|
دانشگاه امام صادق عليه السلام به عنوان