مهــــر استاد...(استاد قاسم محمدي)

 

 

آغازين روزي كه در محضر شما حاضر شديم برايمان خيلي شيرين و دوست داشتني بود.پيش از آنكه مشتاق يادگيري اركان جرم باشيم محتاج يادگيري نوع رفتارهاي پرمهر شما بوديم.و بيش از آنكه دل به "ركن معنوي" جرم بسپاريم محو معنويت شما شديم.و فارغ از آموختن" ركن مادي" از شما ياد گرفتيم كه براي ماديات كار نكنيم."ركن قانوني" را رهاكرديم و به حكم قانون شاگردي دل را در گرو مهر شما در آورديم.

صميميت و انس شما با همه دانشجويان خلاء دوري از خانه و كاشانه را برايمان پر مي كرد و لبخندهاي شما ما را به ياد تبسم هاي مهربانانه ي پدرانمان مي انداخت.

كلاس هاي شما مكان بازگويي ضبط صوت گونه مطالب نوشته شده در كتاب نبود كه هم محفل درس بود و هم مجلس انس.نقدهاي سازنده شما،نگاه هاي نو و بديع شما به مسائل،سعه صدرتان در پذيرفتن نظر مخالف،و اهتمام تمام در آموختن مطالب به ما و و و باعث تمايز كلاس شما از سايرين شده بود.و حقا كه ..."آموختيم".

و اكنون...

اين متعلمان مشتاق بايد نظاره گر رفتن شما از دانشكده باشند.وه كه چه سخت است تحمل نبودن شما و چه دشوار است محروم شدن از تعاليم استادانه شما...

اما يقين دارم كه اين مصباح پر فروغ هر جا كه باشد پروانه هاي نور پرست را به گرد خود جمع خواهد نمود.

"هر كجا هستي باش...

اما

باش!"

دعايمان كنيد...مثل هميشه.


*"مهر استاد"نام كتابي است كه به بررسي زندگي و احوالات آيت الله جوادي آملي مي پردازد.

*عكس بالا(از راست به چپ):آقايان:هادي دهنوي.محسن زيار.حقير.مرتضي نجف آبادي.استاد بزرگوار.محمد نوروزيان.اسماعيل عليدادي

 

گام نخست در فلسفه غرب...يک رمان فلسفي

دنیای سوفی (به نروژی: Sofies verden) یک رمان فلسفی اثر یوستین گردر نویسنده نروژی است که چاپ اول آن در سال ۱۹۹۱ میلادی در نروژ منتشر شد. این اثر داستانی است که تاریخ فلسفه را به زبان ساده برای نوجوانان تشریح می‌کند. این کتاب تاکنون به ۵۴ زبان برگردانده شده و علاوه بر نوجوانان، توجه بزرگ‌سالان را هم بخود جلب کرده است. از روی کتاب دنیای سوفی فیلمی به همین نام ساخته شده است.


کتاب با روایت سوم شخص به ماجراهای «سوفی آموندسن»، دختر چهارده سالهٔ نروژی می‌پردازد که با مادرش زندگی می‌کند. در ابتدای داستان، سوفی نامه‌هایی از یک فرستندهٔ ناشناس دریافت می‌کند که در آن‌ها سؤال‌هایی مانند «تو کیستی؟» و «جهان چگونه به وجود آمد؟» نوشته شده‌اند. مدتی بعد او بسته‌های بزرگتری دریافت می‌کند که آغازگر یک دورهٔ آموزش فلسفه برای او هستند. سوفی به زودی پی می‌برد که تمام بسته‌ها توسط «آلبرتو ناکس» برای وی ارسال می‌شوند. آلبرتو سوفی را قدم به قدم با تمدن یونان باستان، ظهور مسیحیت و تاثیر آن روی فلسفهٔ یونانی، قرون وسطی و نیز دوران رنسانس، باروک و رمانتیسیسم آشنا می‌کند ...


*اثر یوستین گردر...ترجمه حسن کامشاد...نشر نيلوفر

یاحق

۱.هر آغازی را پایانی است.

۲.و هر امری را غرضی است...غرض از راه اندازی اینجا هم اجتماع بیشتر دوستان و تشریک مساعی در جهت دستیابی به یکسری اهداف بود که...در حال تحقق کامله ـ بمنه و کرمه ـ.

۳.مرا همان افتخار بس که فدایی اسلام باشم...دبیری وبلاگ زین پس با برادر عزیز آقا محسن زیار خواهد بود.

۴.دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس...


*حضرت حافظ(ره)در جوابم فرمود:

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش/باید برون کشید ازین ورطه رخت خویش

*"با دلي آرام و قلبي مطمئن و روحي شاد و ضميري اميدوار به فضل خدا ازخدمت خواهران و برادران مرخص ، و به سوي ... سفر مي كنم . و به دعاي خير شما احتياج مبرم دارم . و از خداي رحمان و رحيم مي خواهم كه عذرم را در كوتاهي خدمت و قصور و تقصير بپذيرد. "

سه اشارت!

درود بر دوستان بزرگوارم

۱."شوراي نگهبان نظر خود را پيرامون لايحه مجازات اسلامي(همون که دکتر غلامي و اينها...آره!) كه با اصلاحاتي در جلسه دوم مردادماه سال جاري كميسيون قضايي و حقوقي مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد، اعلام كرد."(تشریف ببرید ادامه مطلب)

 

۲.اينجا رو هم ببينيد بد نيست!

۳.ايام امتحانات:

تکرار روزانه ۳۰۰۰بار اين ذکر شريف که به صورت شعره توصيه ميشه!:

"ان ابانا و ابا ابانا/قد در اومد موقع امتحانا"

(از مثنوي شريف" امتحان نامه")

 

بدرود

ادامه نوشته

کارگاه علمی

 


*دوستانی که تمایل به شرکت دارند...

*به اطلاع انجمن علمی هم برسد...

*با تشکر از بزرگواری که ما را از انجام چنین کارگاهی مطلع ساختند...

معرفي يک کتاب

کتاباين کتاب مربوط به گفتارهايي مي شود که آيت الله جوادي(حفظه الله)هنگامي که عضو شوراي عالي قضايي بودند(سال هاي ۵۹-۶۰)براي قضات و دانش آموختگان حقوق ايراد کرده اند.

 

مقدمه کتاب به تاریخچه ادب و اخلاق و پیشینه بحث ادب قاضی و ضرورت آن می‌پردازد و در فصل اول مطالبی در زمینه ماهیت و چیستی آداب و اخلاق، تمایز این دو واژه از یکدیگر و دیدگاه‌هایی درباره اخلاق بیان می‌شود. در فصل دوم این کتاب از نظام اخلاقی اسلام و غنای آن نسبت به برخی دیگر از نظام های اخلاقی بحث می‌شود و در فصل سوم به بیان نظام قضایی اسلام و ماهیت آن و شخصیت و جایگاه قاضی پرداخته شده است. در فصل چهارم کتاب «ادب قضا در اسلام» به آسیب‌شناسی رفتارهای قضایی اشاره و از برخی رفتارها که قضات را تهدید می‌کند بحث می‌شود و در فصل پنجم نکاتی درباره سیمای حقیقی قاضی در اسلام و نمایاندن چهره واقعی او بیان می‌شود. در فصل پایانی به آداب قاضی پرداخته شده و به اجمال برخی از آداب نهی شده و مورد امر قرار گرفته بازگو می‌شود

بررسي ابعاد حقوقي واقعه اخير!

مقاله جالبي ديدم...گفتم خالي از لطف نيست دوستان هم مطلع شوند...

"اتفاق ناخوشایندی در جامعه فوتبال ایران رخ داد که تیتر اول بسیاری از رسانه های دیداری و شنیداری داخلی و خارجی شد؛ طوری که سایت یاهو در گزارشی نوشت:" فدراسیون فوتبال ایران روز دوشنبه دو بازیکنی را که به علت شادی فاسدی که پس از گل اول و دوم تیمشان انجام دادند، از بازی در هر گونه ورزشگاه و زمینه ورزشی منع کرد. این اتفاق در حالی افتاد که تلویزیون ملی ایران در حال پخش مسابقه بود و میلیون‌ها تماشاگر در حال مشاهده این بازی میان پرسپولیس و داماش بودند." 

در میان بحث و هیاهوی این اتفاق در بین اصحاب رسانه به شدت خلأ بررسی جایگاه حقوقی این رفتار در سیستم کیفری فعلی ایران وجود داشت و همین عامل سبب انگیزه نگارش این مطلب گردید . هدف نگارنده از این نوشتار بررسی ابعاد حقوقی این اتفاق است و به هیچ وجه قصد ورود به مباحث جامعه شناختی و علل وقوع چنین پدیده هایی در لایه های بالایی جامعه را ندارد. "


*متن حاضر از آقاي "ضرغام نره يي" دانشجوي کارشناسي ارشد جزاي دانشگاه تهران است.

ادامه نوشته

فوتبال و فلسفه!...از دکتر رضاداوري اردکاني

- آیا فوتبال ورزش است؟
در اینکه فوتبال ورزش است کسی تردید نمی­کند ولی فقط ورزش نیست. حتی کافی نیست که بگوییم یک تجارت یا صنعت بزرگ است. آدمی در وهم خود هم حسابگر و فایده­جو است و هم با پناه بردن به بازی از حسابگری و نفع طلبی می­گریزد برای اینکه در وهم حسابگر جهان مدرن تعدیل بوجود آید. 

فوتبال در اتحاد با قدرت حکومت و سرمایه پا به میدان می­گذارد. درست است که فوتبال واجد همه اوصاف یک بازی ورزشی است اما اگر در نظام سوداگری این جهان وارد نمی­شد، مقام و اثری که اکنون دارد نداشت. 

در همه ادوار تاریخ و حتی از ابتدای دوران تجدد شعر و هنر، هنر خشونت حسابگری عقل حسابگر را تا حدی تدارک می­کرد. ظاهراً اکنون که عرصه بر هنر قدری تنگ شده است به بازی‌های ورزشی که در میان پناهگاههای جهان مدرن در عداد بهترین ها و کم ضررترینهاست باید پناه برد...
ادامه نوشته

مجموعه قوانين کشورهاي عربي

درود

جهت استفاده دوستان بزرگوار:

 متن مجموعه قوانین کشورهای عربی(اينجا)

بدرود


*با تشکر فراوان از لطف استاد عمراني

"جرم سياسي" چيست؟

 به گزارش روابط عمومي قوه قضاييه، براساس ماده 4 هريك از اعمال زير چنانچه با قصد مخالفت با نظام جمهوري اسلامي ايران صورت گيرد و متضمن خشونت نباشد جرم سياسي محسوب و مرتكب به حبس از شش ماه تا دو سال يا اجبار به اقامت در محل معين يا منع از اقامت در محل معين از دو تا سه سال و محروميت از حقوق اجتماعي به مدت پنج سال محكوم خواهد شد.

يك ـ فعاليت‌هاي تبليغي مؤثر عليه نظام...

ادامه نوشته

يک تامل!...بازخواني!

اصل۱۵۶ قانون اساسی:"قوه قضاییه قوه‏ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسیول تحقق بخشند به عدالت و عهده‏دار وظایف زیر است‏: ۱ - رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین می‌کند. ۲ - احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع. ۳ - نظارت بر حسن اجرای قوانین. ۴ - کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام. ۵ - اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین."

اما...

بسمه تعالي

حضرت آيت ا… سيد محمود هاشمي شاهرودي
رياست محترم قوه قضائيه
به پيوست ابلاغيه مقام معظم رهبری
 «مدظله العالي» درباره سياستهاي كلي قضايي، ايفاد مي گردد.
رئيس دفتر مقام معظم رهبري
محمدي گلپايگاني(در ادامه مطلب)


*گاهي بايد نقطه گذاشت در پايان همه چيز...و برگشت به سرسطر!

ببينيم چه مي خواهيم...

گاهي هدف در روزمرگي هاي معمول گم مي شود...

"فافهم ان کنت من اهله"



 

ادامه نوشته

يك آدرس!

مدرسه حقوق آكسفورد

جالب است...

پاییز

به مناسبت آغاز خزان طبیعت و بهار علم!-بخوانید...ـ:

پاییز بهاریست که عاشق شده است.


.*خیرمقدم به همه دوستان..

به مناسبت اردوی بصیرت90!

امام خامنه ای:

"

دارم می بینم صحنه را

می بینم تجهیز رو
می بینم صف آرایی ها رو
می بینم دهان های با حقد و غضب گشوده شده و دندانهای با غیظ به هم فشرده شده رو
علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه این آرمان ها و همه آن کسانی که به این حرکت دلبستند

در حوادث فتنه گون شناخت عرصه دشواره

شناخت اطراف قصه دشواره
شناخت مهاجم و مدافع، ظالم و مظلوم، دشمن و دوست دشواره
بایستی گره گشایی کرد

حالا شما باشید، چه کار می کنید؟

"بصیرت" خودتون رو بالا ببرید
آگاهی خودتون رو بالا ببرید
حقیقت رو باید فهمید..."


*تقدیم به "کد۹۰"ها....

بذارید پای دلتنگی برای همتون...

گر هنگامى كه بلا مى رسيد، لكّه ى سياهى در پيشانى افراد گناه كار به وجود مى آمد كه به واسطه ى آن معصيت تشخيص داده مى شد و درجه ى معصيت بدان كشف مى شد، آن وقت همه زاهد و مسلمان مى شديم، البته به شرط اين كه همه با هم عهد و پيمان نبسته باشيم كه در معصيت و گناه و نافرمانى مثل هم باشيم. نظير آن آقايى كه در مريضخانه كار مى كرد، مى گفت: شنيدم همكارانم با هم مى گويند كه بياييد با هم قسم بخوريم كه اسرار يكديگر را در بدكارى و بيكارى فاش نكنيم!

 اگر در اثر بلا، گناهان ما نمايان و آشكار مى شد، مانند اين آقايان ما هم گرد هم مى نشستيم و با هم درباره ى علاج رسوايى حاصل از ناحيه ى معاصى و گناهان خود، با هم فكر مى كرديم،خصوصا اگر از پيشانى هر شخص مشخص مى شد كه چه كارهايى در زمان نزديك يا دور انجام داده است.

آن وقت نامه ى عمل هر كدام از ما معلوم مى شد. شخصى مى گفت: در پشت بام خانه، نگاهم به زن ها افتاد، بعد نزد آقايى رفتم، تا مرا ديد فرمود: چه جواب مى دهند كسانى كه به پشت بام مى روند و به زن هاى مردم نگاه مى كنند؟ در روايت است كه: «لَوْ تَكاشَفْتُمْ، ما تَدافَنْتُمْ.»اگر باطن همديگر را به عيان مى ديديد، يكديگر را دفن نمى كرديد. بحارالانوار، ج 74، ص 385؛ ارشاد القلوب، ج 1، ص 24؛ امالى صدوق، ص 446؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 5، ص 147؛ عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 53. چرا معاصى را كوچك مى شماريم؟ لابد به دليل اين كه طالب كمالات هستيم و از معاصى فارغ گشته ايم! كار به جايى رسيده كه حتى گناهان كبيره و حتى سَبْعِ موبقات ( هفت گناه كبيره ى بسيار مهّم. ر.ك: اصول كافى، ج 2، ص 277؛ وسائل الشيعة، ج 15، ص 322، 325، 326 و...  ) را كوچك مى شماريم. آيا اگر انسان واسطه در قتل نفس شود، قتل نفس نيست؟! از گناهان كبيره نيست؟!


۱.گفتم جای یه مطلب اخلاقی خالیه...به گوش دکترخندان برسونید شاید نمره داشت!(مزاح نمودیم)

۲.میگن شهدا را یاد کنیم با یه صلوات...میگم:دوستان را یادکنیم با یه تک زنگ!

۳.مشهدیها(ربیع الدوله/سرآشپز/و احسان کوهنورد) مشرف شدند  حرم بقیه رو هم بدعاان(فعل جدیده)!

۴.به طرف میگن پاشو سحره...میگه ولش کن خودم صبح بهش زنگ میزنم.

ایضا:گفتند:ماه رمضون سحر صدات کنیم؟میگه:نه همون تقی خوبه!

یاحق

والعصـــــــــــــــــــــــــــــــــــر

اردوی والعصر 14

با توجه به لزوم حرکتی متداوم در راستای تحقق اهداف انقلاب اسلامی و به تبع آن پیگیری مسائلی همچون دشمن شناسی و آشنایی با تفکرات و روش های هجوم آن ها، حوزه ی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، اقدام به برگزاری اردوی والعصر 14 می نماید که در زیر نسبت به چگونگی محتوایی برنامه های آن، توضیحاتی ارائه می گردد.

1. این برنامه پیرامون بررسی 3 محور اجرا خواهد شد. 1. غرب شناسی   2. انقلاب اسلامی   3. مهدویت(تحلیل ویژگی های جامعه ی مهدوی و وظیفه اصلی دانشجویان در حرکت به سمت آن)

2. طبق تقسیم بندی مذکور، موضوعاتی همچون: تاریخ تمدن، مؤلفه های مدرنیته، تکنولوژی، بحران مدرنیته، غرب زدگی جوامع، فرهنگ شیعه و علم دینی مورد بررسی و تحلیل علمی و کارشناسانه قرار می گیرد.

3.با حضور اساتید برجسته؛  آقایان:  دکتر حسن عباسی، دکتر کچوئيان، درکتر پارسانيا، حجت الاسلام و المسلمین دکتر سوزنچی، رحيم پورازغدي، بابایی ، سعید قاسمی، حجت الاسلام و المسلمین طائب

ادامه نوشته

مطروحه آقا...

در دیدار شاعران آئینی با رهبر معظم انقلاب، كه روز چهارشنبه 25 خردادماه برگزار شد، معظم‌له در رهنمودهای‌شان شاعران را به موضوع دفاع مقدس و پاسداشت یاد شهیدان دعوت كردند و از مباحث مهم در این‌باره كه كمتر به آن پرداخته شده، به مقوله‌ی «جانبازان شهید» اشاره فرمودند:
«يكى از همين چيزهائى كه مربوط به جنگ است و از چيزهائى است كه ذهن من را مشغول ميكند، اين جانبازهائى هستند كه بعد از مدتى به شهادت ميرسند؛ اين خودش يك موضوع ويژه است؛ اين غير از شهيدى است كه در جبهه شهيد شده و درباره‌اش هم شعر گفته شده؛ اين انسانى است كه يك تجربه‌اى را گذرانده و رنجى را تحمل كرده، آخرش هم شهيد شده. بگرديد موضوعات اينجورى را پيدا كنيد.»

در پایان این دیدار، یكی از شاعران از حضرت آيت‌الله خامنه‌ای خواست كه در این موضوع، «مطروحه‌ای» را طرح فرمایند تا شاعران به استقبال آن، شعر بسرایند.
ایشان نیز ساعتی پس از پایان محفل، مطروحه‌ی زیر را بر صفحه‌ی كاغذ نگاشتند و از شاعران آئینی خواستند تا بر اساس آن، شعر بسرایند. متن مرقومه به شرح زیر است:

«بسمه تعالی
بفرمائید اگر دوستان مایل‌اند، این مطلع را بسازند
خطاب به جانبازِ شهید:

رندانه آخر ربودی جامی ز خمخانه‌ی دل
خونین چو برگ شقایق، رنگین چو افسانه‌ی دل

بدون شرح!

سلام

بر روي لينک زير کليک کنيد و ...لذت ببريد.

"موزه"

به بهانه نمايشگاه کتاب!

کتاب خوان ها ايستگاه مصلي پياده شدند

نمازخوان ها ايستگاه انقلاب

من اما...

در به در چشمانت هستم

من بي ايستگاه ترين مسافرم!


از مجموعه شعر"عاشقانه هاي مترو"اثر جواد عبدالملکي

چرا علوم انسانی؟(گفتاری از دکتر اردکانی)

ما کم و بيش کتاب‏هاي علوم انساني را مي‎خوانيم و مطالب آن‏ها را نقل مي‎کنيم. گاه شيفته مي‎شويم و به آراء يک دانشمند با نظر ايدئولوژيک مي‎نگريم؛ گاهي هم لعن و نفرين مي‎کنيم. فهم و نقل اقوال امثال «ماکس‎وبر» و «لوي اشتراوس» و دورکيم و مارکس و... لازم است و بدون اين اطلاعات نمي‎توان وارد حوزة علوم‎اجتماعي شد. اما شيفتگي به يک مدل در علوم‎اجتماعي و اطلاق آن مدل مثلاً در سازماني مثل گمرك يا مدرسه ما را به پريشاني گرفتار مي‎کند. اگر جامعه‏شناسي مي‎خوانيم، نمي‎توانيم جامعه‏شناسي وبر و دورکيم و پارسونز را نخوانيم. اما اگر خواستيم دورکيم را راهنماي اصلاح امور شهر و روستاي خودمان قرار دهيم و مثلاً شهر اصفهان را پارسونزي كنيم، اين نشدني است و چه بسا که اختلال ايجاد كند. اين تلقي نسبت به علوم‎اجتماعي نشانة نوعي ناتواني فكري است. به عنوان مثال، كسي كه خيال مي‎‎كند دموكراسي امريكايي و نروژي را در هر جا مي‎‎شود برقرار كرد و هميشه مي‎‎شود برقرار كرد، سياست نمي‎فهمد. اگر از شما بپرسند كه آيا ممكن است فردا در فنلاند يك كودتاي نظامي بشود و شخصي مثل ژنرال ايوب‎خان روي كار آيد و حكومت آنجا را به دست بگيرد، چه پاسخي مي‎‎دهيد؟ اگر كسي فنلاند را بشناسد، مي‎‎گويد احتمالش تقريباً صفر است.
ادامه نوشته

راستی فاطمیه نزدیک است...

 

 

 

 

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد وغبار

قبلا این صحنه را...نمی دانم

در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید،حس کردم

کوچه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه

گفت:آرام باش! چیزی نیست

به گمانم فقط کمی کمرم...

دست من را بگیر،گریه نکن

مرد گریه نمی کند پسرم

چادرش را تکاند، با سختی

یا علی گفت و از زمین پا شد

پیش چشمان بی تفاوت ما

ناله هایش فقط تماشا شد

 

صبح فردا به مادرم گفتم

گوش کن ! این صدای روضهء کیست

طرف کوچه رفتم و دیدم

در ودیوار خانه ای مشکی است

مربع

با خودم فکر می کنم حالا

کوچه ء ما چقدر تاریک است

گریه،مادر،دوشنبه،در،کوچه

راستی! فاطمیه نزدیک است...

 


*شعر از سید حمیدرضا برقعی

سال نو مبارک

سلام بر همه دوستان

در هر کجا هستید...

نوروز بر شما و خانواده محترمتان مبارک.

همین!

يک سايت بسيار مفيد!

سلام دوستان

آیا می خواهید از متن کامل پایان نامه های چند دانشگاه امریکایی بهره مند شوید؟

آیا می خواهید تند و تیزی حقوق را-بهتر است بگوییم law را-درک کنید؟

آیا می خواهید زاویه دیدی دیگر به مسائل را شاهد باشید؟

پس بر روی  اينجا  کليک کنيد تا با متن کامل(Full-Text)پايان نامه هاي ارشد و دکتري چند دانشگاه امريکايي آشنا شويد.


*باتشکر از آقاي دکترعمراني/مطلب از وبلاگ ايشان نقل مي شود.

معرفي يک کتاب

اين کتاب که از سوي انتشارات"پ‍ژوهشگاه حوزه و دانشگاه"به مشتاقان عرضه شده برگرفته از سلسله درس‌هاي پروفسور توماس موراوتز در رشته فلسفه حقوق در دانشگاه ييل آمريكا ست .

اين كتاب در 4 فصل با عناويني چون؛ «فلسفه و مفهوم حقوق»، «آراي قضايي»، «اخلاق و قانون‌گذاري» و «مسئوليت و مجازات» طراحي و تدوين شده‌است. 

اميدواريم دوستان علاقمند بهره مند گردند.

ياحق

یک توضیح!

سلام بر همه

پست قبلی را حذف کردم...چرا که رفیقی شفیق و دوستی عزیز توصیه ای فرمود که"حق"بود و پس از تاملی صلاح را بر آن دانستم که مطلب را...

هرچند شاید...بگذریم.

ممنونم از فرمایشت دوست عزیزم!


-گاهی باید ملاحظات را رعایت کرد.

-دوستانی که مطلب حذف شده را ندیده اند ذهن مبارک را منحرف نکنند.مطلب اجمالا راجع به امام عصر(ارواحنا لتراب مقدمه الفدا)بود.

طنزپیام!

بسم الله الرحمن الرحیم

باز هم خباثت ها و کینه ورزی های استکبار جهانی و در راسشان امریکای جنایتکار آشکار شد و این بار در اقدامی شیطنت آمیز دست به ایجاد اخلال در وبلاگ کد زدند.

این جنایت پلید در حالی صورت گرفت که آمار بازدید روزافزون بود و دوستان هر روز بیش از پیش فعال تر در صحنه نبرد سایبری حاضر می شدند.

این خفاش سیرتان عنود که تاب و توان درخشش وبلاگ "معارف اسلامی و حقوق" را نداشتند به پندار خود گمان کردند ایجاد اخلال ما را از جهادوبلاگی باز می کند در حالی که متخصصان داخلی کد در عین تحریم  دوباره وبلاگ را احیا کرده و با این عمل مشت محکمی بر دهان و سر و سینه و...استکبار وارد ساختند و نشان دادند که "می شود و می توانیم".

اینجانب به نمایندگی از تمام دانشجویان این مصیبت را به محضر  نماینده کد مش علی ربیع زاده(حفظه الله) و حاج احسان(دامن(!) افاضاته) تسلیت و تبریک عرض می کنم.تسلیت در تغییر قالب و تبریک به جهت داشتن متخصصان توانمند.

خسران آن مزدوران را در دنیا و ذلتشان را در آخرت خواستارم.

                                                                                                   ۲۷/۱۱/۱۳۸۹

                                                                                                  خادم الوبلاگ

دوستان...

دوستان

وبلاگ با مشکل دچار شده...دستهای پشت پرده...

"من دارم می بینیم صحنه رو..."

نواب...پیشاهنگ جهاد و شهادت

هوالعزیز

۱.در آستانه شهادت"مرد"ی قرار داریم از سلاله علی(ع) و چون جدش پرشور و پر خروش و علم جهاد بر دوش و حلقه ی "عبودیت"شان بر گوش...مردی که اگر چه حرکت جهادی وی چون جرقه شهابي عمری زودگذر(گرچه گاهي شهابي مشقهاي شب آسمان را زود خط مي زد و محو مي شد) داشت اما مهم این بود که در شب ظلمانی طاغوت "جرقه"بودن نیز غنیمتی است و خود نوید "خورشيد"ی را می داد که در سال ۴۲ طالع شد(مردي از شرق بر خاست آسمان را ورق زد)..."شيرزادگان بيشه پيروان آل محمد" به دور هم گرد آمدند تا با نداي غراي خود به خواب رفتگان "كهف عافيت"را نهيب زنند كه:"مسلمانان  براي تجديد عظمت اسلام هم عهد شويد."

۲.آن راد مرد براي پياده كردن افكار انقلابي خود از حوزه نجف راهي ايران شد و با جمعي از همرزمانش بناي "فداييان اسلام"را نهادند كه علت آن بنا به فرموده خودشان خوابي بود كه ديده بود سيدالشهدا (ع)بازوبند سبزي بر بازويش مي بندند كه رويش حك شده بود:"فداييان اسلام"!...آري در راه عقيده بايد فداكاري كرد.(زندگينامه ايشان را مبسوط در اينجا بخوانيد)...او همان كسي است كه امام روح الله بدانها مهر مي ورزيد و براي جلوگيري از اعدامشان تلاشها نمود..او همان طلبه پرشوري است كه "سيد خراساني"  ما را با انگيزه جهاد و مبارزه آشنا ساخت..او همان مجاهدي است كه اگر كردار انقلابي اش نبود مسلما تاريخ معاصر طور ديگري رقم مي خورد(و به اين حرف از عمق جان معتقدم)..او آن كوه باصلابتي است كه در ديدارش با "محمدرضاپهلوي"آنچنان بي مهابا سخن گفت كه به وي اجازه نفس كشيدن هم نداد(شاه بعدها گفت:او جوري با من حرف زد كه گويا افسرش هستم!)..و او همان "شهيد شاهد"ي است كه بصيرت انقلابي و غيرت ديني را به هم آميخت و با خون سرخ خويش -كه خون علي(ع) بود- نهال سبز شريعت محمدي را آبياري نمود.

۳.جاي افسوس است كه از اين مجاهد راستين آنگونه كه بايد و شايد نه تنها تجليل نمي شود بلكه نقش مهم وي نيز اغلب ناديده انگاشته مي شود و به جايش از امثال"مصدق"كه خيانتش بر اهل بصر و  نظر پوشيده نيست(شايد اين براي بعضيها عجيب باشد اما...نقدي بود مطرح بفرماييد) اسطوره اي مي سازند كه گويا وي فرشته نجات ملت بوده است...ملتي كه تاريخ گذشته خود را نشناسد نخواهد توانست به ستيغ عظمت راه يابد...

۴.سنت تاريخ است كه هميشه طاغوت و طاغوتيان -هرچند بر مصدر امر باشند - جز خفت و ذلت در عاقبت دنيا و خذلان و خسران در آخرت خويش نخواهند ديد و رادمردان و آزادگان  سرفراز و ماندگار مي گردتد و نامشان و يادشان و راهشان پاينده خواهد ماند..."درود خدا بر همه مجاهدان راه حق"...به ياري خداي توانا!

و در آخر دستخط مبارك امام خامنه اي درباره شهيد نواب:


-شهيد نواب نامه هايش را با "هوالعزيز" آغاز و باجمله ي  "به ياري خداي توانا"به فرجام مي رساندند.

-برگرفته از شعر معروف مرحوم قيصر:شب شبي بيكران بود /دفتر آسمان پاره پاره...مردي از شرق برخاست /دفتر آسمان را ورق زد.

-معرفي چند كتاب راجع به ايشان: فداييان اسلام به روايت تصوير تدوين آقاي ابراهيم عباسي-سید مجتبی نواب صفوی : اندیشه ها ، مبارزات و شهادت او نوشته آقاي سيدحسين خوش نيت-
جمعیت فداییان اسلام به روایت اسناد كه گرد آورنده اش آقاي احمدگل محمدي است.

-بحث پيرامون شخصيت "دكنر مصدق"آزاد است...عالمانه و منصفانه و مستند البته!

-مزار شهيد نواب در قم است(بدن مطهر وي را دوستان او به از تهران به قم منتقل كردند)


بحثی کوتاه راجع به فلسفه حقوق

الف) معناى فلسفه
فلسفه به معناى عشق به معروف است، از اندیشیدن درباره امور مایه مى گیرد و تلاشى است عقلى براى رسیدن به حقیقت و پى بردن به مبانى رویدادها. واژه فلسفه كه در زبان هاى شرقى با این تلفظ به كار مى رود، در اصل واژه اى است یونانى و متشكل از دو بخش philos، یعنى عشق و سوفیا sophia، یعنى خرد و فرزانگى. فیلوسفیا به معناى عشق به خرد و فرزانگى و دنباله روى از آن است. اگر چه فلسفه در مشرق زمین تاریخى بس كهن تر دارد، فلسفه غرب از سده ششم پیش از میلاد پدیدار شده است. این كه فلسفه یونان از هند، چین، مصر و ایران باستان گرفته شده یا نه، موضوع پژوهش كارشناسان این رشته قرار گرفته است. در روزگار افلاطون (424- 347 پ. م) و ارسطو (384- 322 پ. م) فیلسوفان نه تنها به منطق، ریاضیات، علم طبیعى، پزشكى، جهان شناسى، روان شناسى، اخلاق و روان شناسى و نظریه سیاسى مى پرداختند، بلكه به نقد ادبى، هنر و بر روى هم زیباشناسى نیز دست مى یازیدند.
ادامه نوشته

اينجا ايران است.صداي جمهوري اسلامي ايران!

۱.خواستم عکس مطلبي را که قصد نوشتن پيرامونش را دارم بگذارم ديدم ...خودتان ببينيد بهتر است..

برويد به اينجا...

۲.داستان هنر و هنرمند فصل غم انگيزي است در تاريخ انقلاب بلکه کشور ما.هرچند منکر آثار فاخر و ناب توليد شده در اين زمينه نيستيم اما از ما انتظار ديگري مي رود...زماني که کارگاه هاي بزرگ هنري دنيا به صورت استراتژيکي و هدفمند مشغول توليد فيلم و برنامه براي سطوح مختلف مخاطب از کودک تا بزرگسال اند شايد روا نباشد که ما هنوز در بند اين باشيم که فلان تئاتر مشکل دارد و بهمان فيلم صحنه!به نظر مي رسد جاي يک "مديريت کلان فرهنگي"خصوصا در عرصه هنرهاي نمايشي خالي است...هرچند کار هنر با بخشنامه وغيره اصلاح پذير نيست...

۳۰ سال فرصت کمي براي تربيت نسلي از کارگردانهاي فرهيخته و بازيگران ارزش مدار نيست!

۳-"آنچه البته به جايي نرسد فرياد است"...اين اعتراضهاي جزيي هم فايده ندارد.تا زماني که در اين کشور مقام ومنزلت فوتباليست و عالم(به معناي عام) و کارگر و رقاصه(حيف لفظ هنرمند براي بعضي ها)جابجاست ما ره به جايي نخواهيم برد...بر هنر بايد عقلانيت حاکم شود...هنر تجلي معقولات است در لفافه احساس و ارائه آن با زباني همه فهم و زيبا...

۴-شقشقيه هدرت...